دانلود نمونه سوالات جامعه شناسی آموزش و پرورش پیام نور
این بسته شامل سوالات تمامی نیم سال ها به صورت تفکیک شده می باشد.
این در عمل به این معنی بود که کمک های خارجی به کشورهای در حال توسعه در درجه اول باید برای آنها تخصیص داده شود بیمارستان ها و مدارس به جای کارخانه ها. توضیح این وارونگی تئوری توسعه به این صورت بود: توسعه اقتصادی وجود ندارد تا زمانی که مردم ارزشهای مطلوب مدرنیزاسیون را نپذیرند، میتواند در یک جامعه رخ دهد پیشرفت کنند و تا زمانی که مهارت های اساسی مورد نیاز در جامعه در حال گذار را آموزش ببینند. "پوسته از عرف" قبل از وقوع تغییر باید شکسته می شد. نگرش های سنتی که دلسرد می شد توسعه باید به درستی متزلزل می شد و هیچ راهی بهتر از تیز کردن برای انجام این کار وجود نداشت اشتهای مادی مردم این امر آنها را به مرور زمان به سمت الگوهای غربی سوق می دهد تولید و استفاده از منابع برای سایر نظریه پردازان، محل اولیه آموزش در توسعه بیشتر موضوع شناخت ارزش سرمایه گذاری در انسان بود.
گونار میردال، که درام آسیایی او تا حد زیادی تفکرات این دوره را منعکس می کند، نقل قول می کند. بیانیه نماینده: «کشورها توسعه نیافته اند زیرا اکثر مردم آن ها توسعه نیافته اند توسعه نیافته، که فرصتی برای گسترش سرمایه بالقوه خود در خدمت ندارند جامعه." تفکر توسعه اقتصادی دستخوش این تغییر شده بود: علت رشد اقتصادی به عنوان «ظرفیت خلق ثروت به جای ایجاد خود ثروت» دیده می شد. بنابراین، هر فارغ التحصیل از یک مدرسه در یک کشور در حال توسعه به عنوان منبع ارزشمندی در نظر گرفته می شد که قادر به انجام آن است سهم بسزایی در توسعه اقتصادی داشته باشد. در زمان، سرمایه گذاری در او آموزش و پرورش چندین برابر به کشور بازگردانده می شود. 1.8.3 رد نوش دارو در اواخر دهه 1960 مشخص شد که سرمایه گذاری در آموزش و بهداشت به خودی خود انجام نمی شود توسعه را بیش از دانلود رایگان نمونه سوال جامعه شناسی آموزش و پرورشxدانلود رایگان نمونه سوال جامعه شناسی آموزش و پرورش پیام نورxدانلود نمونه سوالات جامعه شناسی آموزش و پرورشxدانلود نمونه سوالات جامعه شناسی آموزش و پرورش پیام نورxنمونه سوال جامعه شناسی آموزش و پرورش پیام نورxنمونه سوالات جامعه شناسی آموزش و پرورش pdfxنمونه سوالات جامعه شناسی آموزش و پرورش پیام نور سرمایه تضمین می کند. آموزش و پرورش که زمانی بوده است رها شده در توسعه، پس از آن جایگاه پیشرو در برنامه های کمک رسانی به کشورهای در حال توسعه. هیچ یک از این رویکردها موفقیت چشمگیری نداشتند. منتقدان به زودی هشدار دادند خارج کردن آموزش از بستر نیروهای متعدد و پیچیده در یک جامعه و به آن اهمیت بسیار زیادی در توسعه داده است. آنها هشدار دادند که چیزی بیش از حشره کش ها، تراکتورها و آموزش برای افزایش بهره وری کشاورزی مورد نیاز بود. دیگر انواع اصلاحات نهادی - برای مثال، برنامه های اصلاحات ارضی - به عنوان یک امر ضروری شناخته شد عنصر توسعه اگر آموزش پیش نیاز رشد اقتصادی بود، خیر به معنی تنها و شاید نه حتی مهم ترین. منتقدان نظریه توسعه «سرمایه گذاری در انسان» خاطرنشان کردند .
آموزش می تواند مانع از آن شود به جای رشد اقتصادی مطالعه موردی کرالا، یکی از ایالت های هند، نشان داد چگونه گسترش آموزشی می تواند به بی ثباتی سیاسی، ناآرامی اجتماعی و عقب ماندگی منجر شود رشد اقتصادی در شرایط خاص ایده قدیمیتر حاکم بر شتاب آموزشی در کشورهای در حال توسعه - "هیچ وقت چیز خوبی وجود ندارد." - اکنون مورد انتقاد قرار گرفته بودند بخش های زیادی به جای آن ایده «آموزش کنترل شده» برای کشورهای در حال توسعه مطرح شد. گسترش آموزشی باید در حدود تحمیل شده توسط تشکیل سرمایه در کشور. نباید از توانایی اقتصاد برای جذب محصولاتش پیشی بگیرد. این منجر به دیگری شد سوال در حال مطرح شدن اگر آموزش و پرورش واقعاً می توانست توسعه اقتصادی را به عقب براند، آن هم در صورت اجازه آیا در موارد خاص توسعه اجتماعی را به تاخیر نمی اندازد؟ تعادل بود بین انگیزه آموزشی و توسعه دیگران مورد نیاز است
موسسات در سوم جهان. در غیر این صورت، آموزش و پرورش ممکن است از نظر توسعه کلی مضر باشد. بنابراین، آموزش و پرورش دیگر به عنوان یک کالای فاقد صلاحیت دیده نمی شد. 1.8.4 آموزش به عنوان مانع توسعه در آغاز این دهه تعداد کمی از منتقدان اجتماعی شنیده شد اعلام کنید که آموزش رسمی برای کشورهای جهان سوم به هیچ وجه یک موهبت مختلط نبود. این یک بود مانع واقعی توسعه برای ایوان ایلیچ، پائولو فریره و دیگرانی که پیشتاز بودند از این جنبش، «توسعه» تعریف جدیدی پیدا کرده بود.
معیار توسعه دیگر افزایش بهره وری و دلار بیشتر بود. ثروت ملی و فردی بود در حال حاضر به عنوان ثانویه نسبت به احساس قدرت تلقی می شود - توانایی انتخاب های واقعی و شکل دادن به خود آینده. سطح معینی از رفاه ملی شرط دستیابی به این قدرت است به شرط آن به سلطه قدرت های ثروتمند جهانی منجر نمی شود. همانطور که توسعه به معنای آزادی است از ناتوانی ملی، همچنین به معنای رهایی از ناتوانی برای همه گروه های اجتماعی است در داخل کشور در این میان رفع نابرابری اجتماعی اهمیت ویژه ای پیدا می کند مفهوم توسعه و اینجا جایی است که آموزش رسمی، همانطور که در مکتب غربی تجسم یافته است، مورد حمله شدید قرار می گیرد. با دسته بندی افراد به دسته هایی که خودش ساخته است (دکترا، AB، فارغ التحصیلان دبیرستان، ترک تحصیل)، منجر به طبقه بندی طبقاتی می شود و در واقع باعث ترویج اجتماعی می شود نابرابری.
سیستمهای آموزشی رسمی، منتقدان، حس وابستگی را تولید میکنند و درماندگی در میان کسانی که ادعا می کنند به آنها کمک می کنند. مردم یاد می گیرند که به قدرت خود بی اعتماد شوند در خارج از مدرسه در یادگیری معنادار شرکت کنید. ایلیچ معتقد است که مکتب غربی به این صورت است تا حد زیادی محصول یک جامعه صنعتی - و بنابراین برای بسیاری نامناسب است کشورهای در حال توسعه - به عنوان آسمان خراش و قطار سریع السیر. دعوای او با او نیست آموزش به این صورت، اما با انواع پرهزینه آموزش رسمی که بخش بزرگی از آن را می بلعد بودجه ملی به نفع نخبگانی که تنها بخش کوچکی از جمعیت ملی را نمایندگی می کنند. برخی دیگر معتقدند که سود اقتصادی فرضی حاصل از آموزش تا حد زیادی توهمآمیز است. این مصرف تحصیل کرده ها در نهایت از بهره وری آنها پیشی می گیرد، آموزش و پرورش کم اهمیت ترین نیست گرانی از کالاهایی که یاد می گیرند مصرف کنند. نتیجه این است که جامعه از خود پیشی می گیرد با خواسته های آموزشی همراه باشید در آخرین تحلیل، سیستم آموزش رسمی پیوند در کشورهای در حال توسعه از سواحل خارجی به عنوان ابزاری برای دستیابی، خودباختگی است توسعه. تصور نوسانی بیشتر از آنچه اتفاق افتاده است در نظریه ها دشوار است در بیست سال گذشته آموزش و پرورش که در ابتدا به عنوان نیرویی در توسعه نادیده گرفته شد.
سپس به کلید جادویی دستیابی به رشد اقتصادی تبدیل شد. چندی بعد این شد ابهام زدایی شده، اگرچه هنوز جایگاه مهمی در توسعه ملی دارد. در حال حاضر، به عنوان ناامیدی از نتایج توسعه در طول دهه 1960 رشد می کند، آموزش (یا حداقل آموزش رسمی که ما بیشتر با آن آشنا هستیم) از نظر برخی، مانعی واقعی برای الف است توسعه با تعریف گسترده تر یکی از اهداف مطالعه تاریخ این است که به ما کمک کند نسبی کردن عقاید یک عصر خاص به طوری که ما بتوانیم تشخیص دهیم که چه چیزی دارای ارزش ماندگار است. این هست به ویژه برای ما مهم است زیرا تلاش می کنیم بر معنای آموزش به طور کلی تمرکز کنیم توسعه. مدارس ما در میکرونزی بر پایههای نظری محدود ساخته شدهاند اوایل دهه 1960، و آنها از مکان های محدود دیگری که ما از امروز کار می کنیم مورد حمله قرار می گیرند. آی تی برای مربیان غیرممکن است که مسئله مهم رابطه بین آموزش را نادیده بگیرند و توسعه کلی، و برای ما عاقلانه نیست که فقط کمی از سوال را ببینیم. شاید این نظرسنجی به ما کمک می کند تا دیدگاه بزرگ تری به دست آوریم